ثبت نام


برابری فرصت‌های آموزشی و علمی

۱۳۹۹/۱۰/۲۹
1990

برابری فرصت‌های آموزشی و علمی راهکاری برای توسعه و رشد کشور

«برابری فرصت‌های علمی و آموزشی» یکی از مفاهیمی است که در فضای آکادمیک و دانشگاهی از آن بسیار صحبت می‌شود و در ساختار دانشگاهی اهمیت زیادی دارد. اما چرا؟ بسیاری از ما ممکن است گاه و بی‌گاه با این عبارت مواجه شویم اما چقدر با مفهوم حقیقی آن آشنایی داریم و چقدر برای بهبود این موضوع تلاش می‌کنیم؟

برابری فرصت‌های علمی و آموزشی برای رشد هر کشوری ضروری است؛ چراکه برابری فرصت‌های آموزشی و برخورداری همه گروه‌های مشمول تحصیلات، از امکانات آموزشی منجر به توسعه «علم و فناوری هر کشور» می‌شود و به‌تبع آن پیشرفت در زمینه‌های مختلف را برای آن کشور به ارمغان می‌آورد.

 

منظور از برابری فرصت‌های آموزشی و علمی چیست؟

پیش از هرچیزی بیایید مفهوم «برابری فرصت‌های آموزشی و علمی» را با هم درک کنیم. برابری فرصت‌های آموزشی و علمی منجر به عدالت اجتماعی می‌شود. حال برای پاسخ به سوال اصلی‌مان باید بدانیم که چه کسانی از تحصیلات استفاده می‌کنند و چگونه فرصت‌های آموزش عالی در بین مردم تقسیم شده‌است؟ اگر پاسخ این سوال این باشد که مردم ایران در اقصی نقاط کشور به طور مساوی از آموزش عالی بهره می‌برند و به امکانات علمی نظیر آزمایشگاه‌ها، کتابخانه‌ها، خوابگاه‌های دانشجویی، و ... دسترسی دارند، یعنی ما به برابری فرصت‌های آموزشی و علمی رسیده‌ایم. اما اگر در بعضی از نقاط ایران هنوز دانشگاه‌های مجهز ساخته نشده باشد و یا دسترسی به کتابخانه برای دانشجویان مقدور نباشد، برابری فرصت‌های آموزشی و علمی غیرواقعی به‌نظر می‌رسد.

حتی می‌توان به این موضوع عمیق‌تر نگاه کرد، به‌طوری که اساتید به نام و صاحب‌سخن رشته‌های دانشگاهی کشور معمولا در دانشگاه‌های معتبر و یا دانشگاه‌های شهرهای بزرگ مشغول به تدریس هستند و همین موضوع باعث تفاوت کیفیت بین مهارت‌های آموخته‌شده و دانش فارغ‌التحصیلان شهرهای بزرگ و شهرهای کوچک می‌شود. البته توجه کنید «برابری فرصت‌های آموزشی و علمی به این معنا نیست که همه به‌طور یکسان تحصیل کنند و مدرک واحدی را دریافت کنند، بلکه به معنای آن است که هرکس متناسب با هوش، استعداد، و تلاش خود به آن میزان تحصیلاتی که نیاز دارد، برسد و موانع گوناگون جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی، و ... مانع رشد وی نشود. منظور از فرصت برابر جلوگیری، حذف یا کاهش تبعیض بین افراد از لحاظ جنسیت، نژاد، وضعی جسمانی، سنی، زبانی، طبقه اجتماعی، اقتصادی، و ... است».

برابری فرصت‌های آموزشی و علمی به قدری مهم است که یکی از ماده‌های اعلامیه حقوق بشر به آن اشاره دارد. در ماده 26 اعلامیه حقوق بشر درباره تعلیم و تربیت و فرصت‌های برابر آموزشی و علمی چنین آمده‌است: «هر کس حق دارد از تعلیم و تربیت استفاده کند. تعلیم و تربیت باید دست کم در مورد آموزش ابتدایی و اساسی رایگان باشد. تعلیمات فنی و حرفه ای باید برای همه ممکن باشد. دسترسی به تعلیمات عالیه باید برای همه و بنا به شایستگی هر کس امکان پذیر باشد. هدف تعلیم و تربیت باید شکوفایی کامل شخصیت بشری و تقویت احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. تعلیم و تربیت باید حسن تفاهم و گذشت و دوستی بین همه ملت ها و همه گروه ها از هر نژاد یا هر دین، همچنین گسترش فعالیت های ملل متحد را برای حفظ صلح تسهیل کند. پدر و مادر برای تعیین نوع تعلیم و تربیت فرزند خود حق اولویت دارند».

چرا برابری فرصت های آموزشی و علمی ضروری است؟

تحصیلات می‌تواند نوعی منزلت اجتماعی و زمینه‌های شغلی متعددی را برای افراد تحصیل‌کرده فراهم کند. درواقع هر فردی از هر تیره و طایفه و نژادی می‌تواند به‌طور خودساخته با تحصیلات عالی برای خود منزلت اجتماعی ایجاد کند و بدون وابستگی به امتیازات دیگر، زندگی خود ارزشمند کند. این در شرایطی بیشتر نمود پیدا می‌کند که فرد از پشتوانه و حمایت‌های گوناگون برخوردار نباشد.

در چنین حالتی این فرد نمی‌تواند به کمک‌ها و حمایت‌های دیگر مثل حمایت‌های خانوادگی دل خوش کند و می‌بایست راه خود را، خودش بسازد. برای دستیابی به این موفقیت راه‌های گوناگونی وجود دارد که یکی از بی‌خطر ترین و در عین حال ارزشمندترین آن‌ها تحصیلات است. تحصیلات به‌طور درست (نه صرفا مدرک‌گرایی) سبب می‌شود فرد مهارت‌های لازم در حوزه تحصیل خود را کسب کند و در نتیجه فرصت‌های شغلی بهتری را برای خود رقم بزند؛ در نتیجه جایگاه حقیقی خود را در جامعه می‌یابد. با فهم این موضوع به اهمیت برابری فرصت‌های آموزشی و علمی پی می‌بریم و متوجه می‌شویم که تحصیلات حق طبیعی هر فردی در هر منطقه‌ای از کشور است و همه مردم در حد توان خود باید برای ایجاد زمینه‌های تحصیل برای مردم جامعه خویش کمک کنند.

از سوی دیگر سرمایه‌های انسانی هر بنگاه اقتصادی – اجتماعی از طریق آموزش تامین می‌شود. این آموزش منجر به اشتغال افراد شده و نتیجه آن تعدیل توزیع درآمد می‌شود و شکاف درآمدی را در بین اقشار مختلف جامعه تا حدودی از بین می‌برد. توزیع درآمد درست به نفع همه مردم جامعه است، چراکه هرجا نابرابری شدید وجود داشته باشد، زیان‌های مالی و فرهنگی دامن همه مردم آن منطقه را می‌گیرد. در واقع می‌توان گفت دسترسی برابر به آموزش عالی دارای پیامدهای مستقیم در سیاست‌های آموزشی، توسعه بازار کار و کیفیت زندگی است. هرجا نابرابری‌های آموزشی به اوج خود برسد، آهنگ توسعه کند می‌شود.

جان دیویی، فیلسوف بزرگ آمریکایی، دموکراسی و خلق جامعه دموکراتیک را، مهمترین هدف از تعلیم و تربیت می‌داند. او معتقد است: «جامعه دموکراتیک جامعه‌ای است که از پیدایش اختلافات و تبعیضات طبقاتی، قومی و نژادی جلوگیری می‌کند». یکی از راه‌های رفع تبعیض‌های طبقاتی، قومی و نژادی، «برابری فرصت‌های آموزشی و علمی» است و می‌توان نتیجه گرفت: تا زمانیکه توسعه علم و دانش و تعلیم و تربیت در جامعه رخ ندهد، دموکراسی پوشالی خواهد بود.

همچنین پائولو فریره، نظریه‌پرداز تعلیم و تربیت انتقادی، معتقد است: فرآیندهای آموزشی جامعه و اقشار آن را یا به سمت رام کنندگی و یا آزادسازی پیش می‌برد و وجود بی‌سوادی نشانه ظلم است.

موانع برابری فرصت‌های آموزشی و علمی چیست؟

زمانی که موانع سر راه فرصت‌های آموزشی و علمی ازبین برود، برابری فرصت‌های آموزشی و علمی محقق می‌شود. در ادامه تعدادی از موانع برابری فرصت‌های آموزشی و علمی طرح می‌شود:

موانع برابری فرصت‌های آموزشی و علمی – محدودیت‌های اقتصادی و فرهنگی خانوادگی

یکی دیگر از مواردی که در برابری فرصت‌های آموزشی و علمی باید به آن توجه شود، «محدودیت‌های گوناگون خانوادگی» است. گاه اتفاق می‌افتد که در شهری تمامی امکانات آموزشی و علمی وجود دارد، اما به دلیل محدودیت های اقتصادی و فرهنگی خانوادگی امکان تحصیل فرزندان میسر نمی‌شود. برای مثال؛ در همین دوران کرونا، برای شرکت در کلاس‌های مجازی نیاز به کامپیوتر، تبلت و یا گوشی موبایل از نیازهای اولیه هر دانشجویی به شمار می‌رود. این درحالی است که هنوز بعضی از خانواده‌ها قادر به تامین این نیاز فرزندان خود نیستند. همچنین بعضی محدودیت‌های فرهنگی نظیر ممنوعیت تحصیل دختران هنوز در برخی از نواحی ایران دیده می‌شود که نیازمند فرهنگ‌سازی و تغییر نگرش خانواده‌ها است. برای مثال در پژوهشی درباره «بی‌عدالتی در فرصت‌های آموزشی استان سیستان و بلوچستان» محقق به این نتیجه رسیده‌است که در این استان بین دختران و پسران نابرابری وجود دارد.

«بنیان حامیان علم و فناوری ایران» یکی از وظایف خود را، رفع این موانع می‌داند. این بنیاد می‌کوشد با رفع محرومیت‌های اقتصادی بعضی دانشجویان مستعد و توانمند امکان تحصیل آن‌ها را فراهم کند و نیازهای مرتبط با حوزه تحصیل آن‌ها را به حداقل برساند. به همین منظور، «بنیاد حامیان علم و فناوری ایران» در نظر دارد که کمک‌های مردمی را نیز در زمینه آموزش فرزندان ایران جذب کند.

موانع برابری فرصت‌های آموزشی و علمی – نظام‌های اجتماعی و سیاسی موجود

یکی دیگر از موانع عمده بر سر راه برابری فرصت‌های آموزشی و علمی، ساختارهای اجتماعی و سیاسی است. این ساختارها تعریف می‌کند که توزیع امکانات و قدرت در کشور چگونه صورت بگیرد و در کدام نواحی امکانات بیشتر متمرکز شود. گاهی اتفاق می‌افتد مسئولان حوزه‌های اجتماعی و سیاسی صرفا به نواحی خاصی توجه می‌کنند (داستانی که هنوز در ایران اتفاق می‌افتد) و این موضوع سبب می‌شود نقطه‌هایی از ایران رشد کند و مناطق دیگر از پیشرفت و توسعه باز بماند. نواحی پیشرفته جزیره‌هایی ناموزون در نواحی توسعه‌نیافته می‌شوند. بدین ترتیب، رشد حقیقی صورت نمی‌گیرد و حتی ساختارهای اجتماعی و سیاسی جامعه بیمارگونه به پیش می‌رود.

یکی از سوالاتی که پیش می‌آید اینست که چرا کردم باید برای حل این مشکلات تلاش کنند؟ چرا مسئولان به فکر تغییر این ساختارهای سیاسی و اجتماعی نمی‌افتند؟

در پاسخ باید بگوییم تجربه بسیاری از کشورهای جهان نشان داده که زمانیکه مردم به میدان می‌آیند، به سبب نیت و همت خالصانه شان، نتایج بسیار درخشان تر می‌شود. در آینده نمونه‌هایی از سازمان‌های مردم نهاد و خیریه‌ها را که برای بهبود نابرابری‌های آموزشی تلاش می‌کنند، معرفی خواهیم کرد.

برای ساختن ایرانی روشن‌تر و توسعه علم و فناوری کشورمان، به ما بپیوندید.

 

منابع:

سایت دنیای اقتصاد، شماره روزنامه 2816

سیما نبی زاده سرابندی، «بی‌عدالتی در فرصت‌های آموزشی استان سیستان و بلوچستان»، نشریه زن در توسعه و سیاست، 3 (3)

Developed By Ali Dasmeh || JOP || Feb 2018