نام دانشگاه صنعتی را با شهرت اصفهانیش که میآورند، بزرگترین پردیس یکپارچه دانشگاهی ایران تداعی میشود که گرچه دوران جنینیاش را به نسبت طولانی و در بیش از یک دهه طی کرده تا چشم بر جهان دانش گشاید؛ اما با تکیه بر پایههای دقیق و حساب شده، چنان بلوغ و جوانی را به سرعت و پرثمر گذرانده که در جشن میانسالگیاش، میتواند با افتخار، بر کوه تجربهای که اینک در دامنهاش به روشنی و امید رسیده، قدری بیاساید. ویژگی های منحصر به فرد این پردیس، از جمله نزدیکی کوه های سیدمحمد و صلات که بقعه متبرک امامزاده سید محمد را در دامان خود جای داده و جاذبه های طبیعی خاص دانشگاه صنعتی اصفهان از جمله پارک جنگلی، نه تنها بر مزیت های کم نظیر علمی - فرهنگی این کانون علم و فناوری افزوده بلکه فاصله 22 کیلومتریش از شهر اصفهان، را تنها به فاصلهای جغرافیایی بدل کرده است نه فاصلهای فرهنگی-تاریخی و اقلیمی. همانطور که وسعت بیش از 2300 هکتاری، آنرا به یکی از دو قطب اصلی دانشگاهی استان اصفهان و مرکز توجه و الگوی دانشگاههای کشور تبدیل ساخته است.
تاسیس دانشگاه صنعتی اصفهان، به عنوان فرزند زودبارور و البته مستقل دانشگاه صنعتی شریف در سال 1353 خورشیدی، امید پیوند میان دانش مدرن و صنعت را در شهری زنده میکرد که مردمانش از دیرباز شهره به صنعتگری بودند. گرچه آرم دانشگاه و عنوان صنعتی آریامهر را از والدش به میراث برد و در ساختار اداری هم، هر دو تحت ریاست نیابت تولیت عظمی و زیر نظر مستقیم دربار پهلوی بودند؛ تلاشهایی که از همان ابتدا، برای ایجاد هویت ویژه و تبدیل آن به یک قطب دانشگاهی در مرکز ایران صورت گرفت، همه بخشهای فیزیکی و آموزشی را شامل میشد: برای طراحی فیزیکی، آموزشی و پژوهشی این دانشگاه، از دانشگاههای مدرن امریکایی به ویژه MIT الگوبرداری شد و طراحان اصلی و اولیه دانشگاه صنعتی آریامهر اصفهان هم از نظر ساختار درسی و هم از نظر شالوده سازمانی، از میان افراد و سازمانهای متخصص برگزیده شدند: شرکت آمریکایی آرتور دیلیت (که یک شرکت مشاوره آکادمیک بود)، دکتر گوردون براون، که ریاست کل دانشکدههای مهندسی و از مدیران اصلی دانشگاه MIT بود، دکتر جرج بوگلیارلو ریاست دانشکده فنی-مهندسی دانشگاه ایلینوی در شیکاگو ودکتر مهدی ضرغامی معاونت دانشگاه صنعتی آریامهر در تهران.
دلایل زیادی برای اقبال به سوی متخصصان آمریکایی و الگوهای خاصی برای تعریف هویت اولیه این دانشگاه، وجود دارد؛ اولا افزايش بهای نفت و انباشت حجم زيادی از سرمايه، ايران را به سرعت به سوی صنعتی شدن پيش میبرد و نياز به نيروی متخصص خصوصا در شهرهای متکی بر سنتهای صنعتی، که ارائه دهنده راهکارهای عملی باشد، بيش از هر زمان ديگری احساس میشد. ثانیا به طور کلی پروژه دانشگاه صنعتی برای دستگاه آموزش عالی ايران، درواقع گذاری بود از سيستم آموزش آکادميک قديمی و رايج فرانسوی به شيوههای پيشروی آمريکايی در تربيت دانشجو. ثالثا در آن دوران، گروه قابل توجهی از دانشجويان مستعد ايرانی برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر به ايالات متحده اعزام شدند و موسسات مختلفی با الگوبرداری از دانشگاههای هاروارد، جورج تاون و کلمبيای آمريکا در ايران تاسيس شد ولی ايده راهاندازی مجموعهای با الگوی MIT، کمتر عملیاتی شده بود.
از همین رو، نخستين دانشگاه صنعتی کشور با نام «صنعتی آریامهر» در تهران و در سال 1344 راهاندازی شد. اما همزمان، دستاندرکاران ايده بلندپروازانهتری را در سر میپروراندند؛ ايده راهاندازی دانشگاه صنعتی در اصفهان، دومين شهر توسعهيافته ايران در جايی که صنايع نوپا و استراتژيک آهن و فولاد، کمکم آن را به قلب صنعت غيرنفتی ايران بدل میکرد.
به همین منظور خرید اراضی برای تاسیس دانشگاه آرمانی صنعتی در اصفهان از مهرماه 1346 آغاز و تا سال 1352 ادامه یافت. از میان سه پیشنهاد مطرح شده، نهایتا محدوده خمینی شهر در جوار امامزاده سید محمد و میدان ورودی اصلی به شهر اصفهان تایید شد. کلنگ احداث دانشگاه در سال 1348 توسط آقای دکتر محمدرضا امین، به عنوان نیابت تولیت، انجام پذیرفت و از سال 1352 با پیگیری جناب آقای دکتر سیدحسین نصر، مراحل جذب نیرو و ساخت تاسیسات زیربنایی و فضای سبز آغاز شد.
پس از رایزنی ها و تصمیم گیری نهایی برای تاسیس دانشگاهی صنعتی در قطب هنری و صنعتی کشور، قراردادی با موسسه مشاوره آکادميک «آرتور .دي. ليتل» بسته شد و دکتر گوردون براون از روسای دانشگاه امآيتي اين فرصت را پيدا کرد تا در ايران به تحقيقات گستردهاش در حوزه آموزش عالی و تکنولوژی آموزشی امآیتی، بپردازد و جورج بوگليارلو از دانشگاه ايلينوز را، که براون به نظرياتش علاقهمند بود، وارد اين پروژه کرد. دکتر بوگليارلو با اعتقاد به ضرورت انعطاف بيشتری در حوزه آموزش صنعتی و توجه به تحولات علم و نيازهای جديد صنعت در دهه پيشِ رو، بر آن بود که نبايد دروس محدود و مشخصی را با عنوان مهندسی ساختمان، ماشين، شيمی، برق و شبيه اينها تدوين و برای ساليان متمادی همانها را در اختیار دانشجویان قرار داد. بر مبنای چنین نگاهی، اين گروه، به همراه دکتر مهدی ضرغامی، معاونت وقت دانشگاه صنعتی شریف، طراحی اوليه دانشگاه صنعتی اصفهان را آغاز کردند.
دکتر براون بود، شش دانشکده اولیه را در دانشگاه صنعتی اصفهان تأسیس نمود و هدف اصلی این موسسه آموزشی را «اجتناب از ساختار رایج و کلاسیک دانشگاهی» و «سازماندهی و تمرکز دادن فعالیتهای آکادمیک این دانشگاه بر روی مسائل فناوری مهم کشور ایران» دانسته و توضیح میدهد که موضوع استقلال هویتی- شخصیتی دانشگاه از همان بدو امر، در میان دغدغههای مؤسسان آن تا چه پایه اهمیت دارد: «حقیقت نیازهای امروزی برای توسعه سریع ایران مستلزم این است که سیستم آموزشی این کشور صرفاً یک نسخه کپی از موسسات آموزشی غربی نباشد. بجای الگو برداری از سیستم های غربی و آنهم الگو های بیست سالهای که در غرب از رده خارج شده، سیستم آموزشی ایران باید بر اساس فرهنگ ایرانی و ویژگی های جامعه ایرانی باشد».
وجود ایرانیانی مانند دكتر سيد حسين نصر در پیگیری این پروژه بزرگ و مهم ملی، چنین نگاهی به هویت ایرانی وملی را در تأسیس دانشگاه تقویت میکرد. دیدن توفیقات و افتخارات دانشگاه طی سالیان متمادی موجب شده تا وی كمك به بنيانگذاری دانشگاه صنعتی اصفهان را «از دستاوردهای بزرگ زندگی خود» بداند. پس از پایان خرید اراضی دانشگاه صنعتی در اصفهان، از اوایل سال 1353 ساخت خوابگاه 9، 10 و ساختمان 6 و تالار فتوحی، کوی اساتید، دانشکده مواد و انرژی (مهندسی مکانیک فعلی) و دانشکده کشاورزی (مهندسی شیمی کنونی) آغاز شد. در اوایل سال 1356 با تکمیل بعضی از پروژه ها و ساماندهی آنان آشپزخانه موقت در میدان دانشگاه و سالن غذاخوری در زیر مجموعه خوابگاه های 6 ، 9 و 10 آماده بهرهبرداری شد.
ا